بررسی بازی مترو اکسدس
Metro Exodus
ما امروز قصد داریم بازی مترو اکسدس رو معرفی کنیم.
بعد از نبرد D6، آرتیوم همراه با همسرش آنا، Order را ترک کردند تا در ایستگاه VDNKh مستقر شوند. در هنگام یک سفر، وقتی آرتیوم در مسیر بازگشت به ایستگاه مورد اقامت خود بود او توسط گروهی از واتچرها مجروح شد و سپس توسط دستهای کوچک از رنجرها نجات پیدا کرد. کلنل میلر که رهبر رنجرها بود او را به خاطر سفرهای مکررش سرزنش کرد، و خودش شخصا به VDNKh آمد تا باری دیگر آرتیوم و آنا را به Order دعوت کند.
یک هفته بعد، آنا در سفری آرتیوم را همراهی کرد. آنها با گذر از محدودهای که توسط هانزا مسدود شده بود، به وسیلهی قطاری به موسکو رفتند، با این حال این زوج متعاقبا توسط هانزا دستگیر شدند. سربازان هانزا در حال آماده شدن برای کشتن این دو مسافر بودند که دخالت آرتیوم باعث شد او مورد شلیک گلوله قرار بگیرد و در درهای بیفتد و رها شود.
آرتیوم که به شدت مجروح شده بود موفق شد وارد پایگاه هانزا شود و با کمک یک رانندهی قطار به نام یرماک قادر به یافتن آنا شد. در حین حضور آرتیوم در این پایگاه و طبق گفتهی یکی از فرماندگان پایگاه مشخص شد که جنگ هنوز در حال پیشرفت است و این پایگاه در واقع یک مسدودکنندهی رسانه است که از ارتباط هر کس با دنیای خارج جلوگیری میکند، بنابراین هیچ قدرت خارجی از وجود مردم زنده مانده در موسکو با خبر نخواهد شد.
آرتیوم، آنا و یرماک نقشهای کشیدند تا به وسیلهی یک قطار از هانزا فرار کنند و این وضعیت را به اطلاع سایر افراد مترو هشدار برسانند. با این حال یک نیروی مشترک اسپارتان–هانزا به رهبری میلر به این قطار هجوم برد و هر سه را دستگیر کرد. وقتی میلر متوجه شد که مهاجمان آرتیوم و آنا هستند تصمیم گرفت تا به سربازان هانزا رکب بزند و با ربودن قطار همه از موسکو فرار کنند. کمی بعد از این اتفاق، یک قطار مسلح هانزا به آنها حمله کرد اما با اقدامات موثر آرتیوم، رنجرها موفق به فرار شدند.
با فاصله گرفتن از از موسکو، میلر برای گروه افشا کرد که جناحهای اصلی چون هانزا، Order و هر دوی رد لاین و رایش به طور مخفیانه توسط یک افسانهی محلی کنترل میشوند که تنها افراد اندکی از مترو همانند واتچرهای نامرئی از آن خبر دارند. او در ادامهی گفتههایش به این موضوع اشاره کرد که موسکو در حال پنهان کردن خودش است و دولت بازمانده در کوهستان اورال ساکن شده است. میلر با دانستن این موضوع که برگشت آنها به مترو به مرگ آنها ختم خواهد شد، تصمیم گرفت تا با نهادن نام Aurora (شفق قطبی) بر قطار ربوده شده راهی یامانتائو شوند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.